راه های بهبود بد رفتاری کودکان در مدرسه
راه های بهبود بد رفتاری کودکان در مدرسه:
با خرید حداقل 3 میلیون تومان از مزایای خرید با قیمت عمده بهره مند شوید.
وقتی معلم کودکتان با شما تماس میگیرد و میگوید آرش در مدرسه بدرفتاری میکند،این برای شما یک لحظه بد است.
در این لحظه شما احساس میکنید به عنوان والدین در کارتان موفق نبوده اید.
اما به یاد داشته باشید معلمان به ندرت تماس میگیرند تا گزارش موارد خوبی که کودکان انجام داده اند را بگویند.
زیرا آنها بیشتر موارد منفی را میشنوند،
و معمولا مایلند خودشان رفتار در مدرسه را کنترل کنند مگر اینکه مشکل غیر عادی مکرر و شدید باشد.
کمک به کودک برای بهبود رفتارش در مدرسه مستلزم تلاش متحد بین خانه و مدرسه است.
این راه حل هایی که ما ارائه میدهیم به شما کمک خواهند کرد تا مشکل را شناسایی و روشی ایجاد کنید تا هماهنگ با تلاش شما و معلم باشد.
جمع آوری اطلاعات
اولین قدم اینست که از تمام منابع موجود دقیقا بفهمیم در کلاس چه میگذرد. با کودک صحبت کنید.
در اولین علایم مشکل با کودکتان در مورد رفتارش در مدرسه خیلی جدی صحبت کنید.
به او بگویید نگران هستید و میخواهید بدانید از دیدگاه او چه اتفاقی در حال وقوع است.
آیا درس چون خیلی آسان است خسته کننده میباشد؟ چه اتفاقی می افتد وقتی او تکالیفش را انجام نمی دهد؟ بعد از اینکه مشق ها تمام میشود چه کاری انجام میدهد؟ و……..
با معلم جلسه بگذارید. بگذارید معلم بداند شما بالاترین اولویت خود را برای یادگیری و رفتار درست در مدرسه گذاشته اید. به ندرت فقط مکالمه تلفنی کافی است تا در مورد رفتار کودک صحبت کنید. در مورد عملکرد تحصیلی و گرایشات کلی سوال جویا شوید که تاکنون معلم چگونه مشکل را کنترل کرده است.
آیا کودک در تمام کلاسهایش بدرفتار میکند یا فقط در یک درس؟ آیا این یک مشکل جدید است یا به اوج رسیده است؟ آیا او پیشنهاداتی دارد؟
انتظارات خود را بگویید و بگذارید او بداند شما همیشه آماده شنیدن ایده ها و احساسات او در مورد فرزندتان هستید.
شناسایی مشکل
رفتار را معین کنید. به همراه معلم تعیین کنید کدام رفتار را باید تغییر بدهد،سپس هر بار فقط روی یک رفتار کار کنید.
هدفمند باشد. اگر کودک رفتاری مشابه در خانه و مدرسه دارد بنابراین مدیریت باید با شما شروع شود.
برای تغییر رفتار کودک برنامه ای طرح ریزی کنید
با کمک معلم روشی را برنامه ریزی کنیدکه برای رسیدن به هدف استفاده خواهید کرد. قبل از اینکه عملی را برنامه ریزی کنید،گاهی به ارزیابی روانشناسی یا تحصیل نیاز است.
توصیه های زیر برای یک سیستم کمکی با بازخورد ارائه شدند تا شما بتوانید شرایط مدرسه را کنترل و نظارت کنید. تلاش های مدرسه و خانه را هماهنگ کنید.
تلاش هاس مدرسه و خانه را هماهنگ کنید. بگذارید کودک بداندمعلمان و والدینش نسبت به آنچه از او انتظار دارند موافق هستند. والدینی موثرتر هستند که وقت بیشتری دارند.چون با معلم بیشتر در تماس هستند و بهتر عمل میکنند.
علل ترس کودکان از مدرسه
علل ترس کودکان از مدرسه یکی از اختلال‌های روانی شایع در دوران مدرسه است که در کودکان دبستانی بیشتر دیده میشود. بسیاری از كودكان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت می‌شوند به‌خصوص در خانواده‌هایی كه حمایت افراطی از كودك انجام میشود. حمایت افراطی این پیام را به كودك میدهد: «محیط خطرناک است و تو ناتوانی!»
برخی كودكان هنگام جدا شدن از مادر اضطراب بسیار شدیدی پیدا میکنند. گاهی کودک در خانه هم مانند سایه مادرش را دنبال می‌كند تا به این وسیله بر اضطراب خود غلبه کند. چنین كودكانی به جدا شدن از مادر و خانه، تمایلی نشان نمی‌دهند چون به شدت به مادر وابسته‌اند.
اضطراب جدایی به‌صورت‌های گوناگون مانند بی‌اشتهایی، دردهای شکمی، حالت تهوع، مشکلات خواب، سردرد و کابوس‌های شبانه خود را نشان میدهد.
در صورت بروز علایم اضطراب جدایی در نوجوانان، باید بررسی و درمان جد‌ی‌تر باشد زیرا در برخی موارد علایم اولیه افسردگی نوجوانان همین اضطراب جدایی است.
کودک به جزییات همه قوانین و مقررات مدرسه واقف نیست و تهدید و ترساندن او می‌تواند مشکل‌آفرین باشد بنابراین هرگز به او نگویید: « اگر غذا نخوری به معلمتان خواهم گفت.»
هراس از مدرسه، ترس شدیدی است که فقط در مورد مدرسه وجود دارد و کودک در مکان‌های دیگر می‌تواند
دوری از مادر را تحمل کند. این ترس می‌تواند از بخش خاصی از مدرسه، عملكرد تحصیلی یا محیط مدرسه یا در اثر تجربه اتفاق‌های ناخوشایند، مانند آزاردیدن از دوستان در مدرسه یا مشکلاتی در مسیر خانه تا مدرسه باشد. در این موارد پی بردن به علت هراس، برای اقدام‌های درمانی ضروری است
موفقیت در مدرسه
اگر کسی به شما فرمولی میداد که به احتمال قریب به یقین شانس موفقیت در مدرسه شما را افزایش میداد ایا از او استقبال میکردید اگر جواب شما مثبت است مطالب زیر را مرور میکنیم به اعتقاد موسسه گسل دست کم نیمی از کسانی که در مدرسه موفق نمیشوند اگر مدرسه رفتن را در شرایط امادگی کامل شروع میکردند موفق میشدند
به اعتقاد ما موفقیت در مدرسه به جای آنکه با روز سال تولد و میزان بهره هوشی ارتباط داشته باشد با این حساب اگر کودک 7 ساله ایی با بهره هوشی 120 به ما رجوع کند اما رفتار کودک 6 ساله را داشته باشد ترجیح میدهیم او را به جای کلاس دوم به کلاس اول بنشانیم.
قوانین امریکا که به بچه ها اجازه میدهد در 5 سالگی به کودکستان بروند این سن در بعضی از ایالات به 4 سال تقلیل یافته است و در 6 سالگی در کلاس اول بشینند متوسط کودکان را در نظر میگیرید شعور عادی
به ما میگوید که همه کودکان 5 ساله به حد حدود رفتاری 5 ساله رسیدند .
نظم و انضباط کودکان:
نظم و انضباط کودکان یکی کلیدی ترین رفتار برای خانواده است. سطح نظم تربیت:
برای خیلی ها ساده ترین راه برقراری نظم وترتیب و ترتیب توجه به جنبه عاطفی است. بعضی از والدین سیلی میزنند، فریاد میکشند، وتهدید میکنند.
و گروهی دیگر و به ویزه مادرها گریه میکنند.و لب به شکایت میگشایند. مادری که برای تربیت فرزندش از این روش ها استفاده میکند احتمال زیاد کودک با نظم وترتیبی نخواهد داشت. شیوه دیگر روش منطق گرایی واستدلال جویی است که اغلب مستلزم حرف زدن با کودک است . به کودک میگویند که چرا رفتار بد منجر به نتایج بد میشود. به او اصرار میکنید و از او میخواهید که در رفتار خود تجدید نظر کند وبه او توضیح دهید که رفتارش تا چه اندازه حال شما را خراب میکند.
انضباط شخصی چیست؟
معنای لغوی انضباط می شود : رفتاری دارای نظم و ترتیب
در واقع انضباط شخصی از نظر لغوی همان رفتاری است که توام با نظم و ترتیب بوده و از یک اصول خاصی پیروی می کند.
اگر بخواهیم افراد را از نظر نظم و انضباط شخصی با تعریف لغوی و عامیانه رایج در جامعه بسنجیم به این نتیجه می رسیم که تقریبا بیشتر افراد شلخته هستند.بیائید فرض کنیم معنای لغوی نظم و انضباط شخصی کاملا صحیح و در دنیای ما کاربردی است.با چنین فرضی یک سوال بسیار جدی پیش می آید:
آیا تمام و یا اکثر انسان های موفق دنیا نظم و انضباط شخصی با این معنای گفته شده داشته اند؟
آیا وقتی درب کمد لباس های اینشتین و ادیسون و نیوتن را باز می کردیم، لباس هایشان با نظم و ترتیب و بدون کوجکترین جابجایی کاملا در یک دریف بوده اند؟
آیا وقتی استیو جابز و بیل گیتس وقتی مشغول مطالعه و تحقیق می شدند فقط یک کتاب باز شده درکنارشان بود و با لیوانی پر از قهوه که در دست داشتند مشغول مطالعه می شدند؟
همه ما خوب می دانیم که چنین نبوده و نظم و انضباط به معنای رایج در زندگی بسیاری از انسان های موفق وجود نداشته است. اما مطمئنا مدلی خاص از نظم و انضباط در زندگی آنان بوده
که همان سبب شده آنها به این جایگاه برسند. که همان باعث شده آنها چنین نتایج درخشانی کسب کنند این مدل یا بهتر است بگوییم این تعریف از نظم و انضباط برای همه کسانی که میخواهند به خواسته های بزرگ برسند، باید رعایت شود.مدلی که اصلا خشک و خسته کننده نیست و حتی به نظر من می تواند بسیار جذاب هم باشد. چون به شما فرصت می دهد که کارهایی را انجام دهید که همیشه دوست داشته اید.
استرس سیگار کشیدن از کجا شروع شد…..
مدت هاست که تنباکو را برخی بلوغ مردان مربوط میدانند، و این ریشه در دوره ی ماقبل کلمبیا در قاره ی آمریکا دارد.
اگر چه نیکوتین به میزان کم در بعضی از گیاهان قدیمی مثل بلدونا یافت شده است، اما به نظر می رسد استفاده از تنباکو در قدیم محدود به بومیان آمریکا بوده است.
کارشناسان معتقدند مردم شکل امروزی تنباکو را حدود شش هزار سال قبل از میلاد مسیح درآمریکاپرورش میدادند. قلیون شارژی در قرن نوزدهم رایج بود مردان بعد از شام به اتاق سیگار بروند و در مورد موضوعات مهم بحث کننند.
استرس و سیگار
مطالعات نشان میدهد کشیدن تنباکو نه تنها استرس را کاهش نمی دهد،بلکه آن را بیشتر میکند.
روان شناسی به نام دکتر اندی پاروت از دانشگاه شرق لندن میگوید افراد سیگاری که عادت سیگار کشیدن منظم را در خود به وجود آوردند،استرس بیشتری را تجربه میکنند.
تحقیقات این دانشمند نشان می دهد وقتی افراد سیگار را کنار میگزارند (به این معنا که عادت خود را ترک میکنند)،میزان استرس شان پایین می آید.
همچنین وابستگی به نیکوتین باعث بالا رفتن استرس می شود نه پایین آمدن آن. وقتی نیکوتین به افراد سیگاری نمی رسد ،احساس تنش و اظطراب در آنها به وجود می آید وهنگامی که سیگار میکشند عکس این حالت را تجربه میکنند.
افراد معتاد به سیگار، در نبود آن مظطربند و هنگام سیگار کشیدن حالت شان طبیعی است. به عبارت دیگر این افراد همیشه پک بزنند تا حالت طبیعی داشته باشند.
این افراد پس از ترک سیگار تا چند هفته ی اول حال بدی دارند. وقتی نیکوتین کاملاً از بدن خارج می شود،حال بدشان نیز همراه با نیاز شدید به سیگار از بین میرود و استرس هماهنگ با نیکوتین کاهش پیدا می کند.
