قصه صوتی کودکانه
قصه صوتی کودکانه قطار عمو هزار پا
پخشکننده صوت
با خرید حداقل 3 میلیون تومان از مزایای خرید با قیمت عمده بهره مند شوید.
قصه صوتی کودکانه نه بچه
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه دوقلوها
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه لاکی حرف گوش نکن
پخشکننده صوت
اتوبوس مدرسه کار و اندیشه (60)
راهنما
ماشین کنترلی بوگاتی پلیس درب بازشو آوا (12)
راهنما
کامیون ولوو N12000 تارا (18)
راهنما

قصه صوتی کودکانه خانم طاووسه کارمند وظیفه شناسی است
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه بزی دروغگو
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه روباه آهنگساز
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه میمون نامرتب
پخشکننده صوت
ماشین فلزی بی ام و کلاسیک پلیس 1514P طاها (12) (144)
راهنما
نیسان تانکدار 103E تسما (16)
راهنما
ماشین کنترلی فراری 106B تسما (6)
راهنما

قصه صوتی کودکانه کلاغ بدقول
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه لک لک مغرور
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه شکارچی و طوقی
پخشکننده صوت
قصه بابا بزرگ نجار
توپ استخر کوچک 100 کیفی تابان تویز (10)
راهنما
ست آشپزخانه 5تکه 7788 دورا (6)
راهنما
لگو متوسط طلایی ماسک تمام مدل (18)(360)
راهنما
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه دو خواهر
پخشکننده صوت
قصه صوتی آدم برفی خندان
پخشکننده صوت
قصه صوتی نیلوفر ۲
پخشکننده صوت
قصه صوتی آسمان آبی
پخشکننده صوت
سرویس آشپزخانه 4×1 6565 دورا (7)
راهنما
ماشین کنترلی لامبورگینی 106A تسما (6)
راهنما
دایناسور باتری خور 1062 بی تی (48)
راهنما
قصه صوتی ۲ مرد به نام بتمن
پخشکننده صوت
قصه صوتی چه خانه ی زیبایی
پخشکننده صوت
قصه صوتی خروس دانا
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه گودال آب
پخشکننده صوت
کامیون راهسازی کاتر 2تایی 126ABتسما (24)
راهنما
ست ددپول آتا (15)
راهنما
مجموعه 4تایی دست به آچار زینگو (12)
راهنما
قصه صوتی کودکانه آهوی گردن دراز
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه یکی زیر یکی رو
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه پسری در طبل
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه تنور
پخشکننده صوت
سرسره 3پله باران (1)
راهنما
گیتار کوچک فانتزی 43 سانت ارمغان (36)
راهنما
قایق های رنگی رنگی زینگو (72)
راهنما
قصه صوتی آرزوی خرگوش
پخشکننده صوت
قصه صوتی برادر بزرگ و برادر کوچک
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه دانا و نادان
پخشکننده صوت
قصه صوتی آهوی لاغر شده
پخشکننده صوت
توپ والیبال نمره 5 میکاسا بتا (50)
راهنما
لگو شخصیت مارول بزرگ 851/4 بی تی (4)(48)
راهنما
کفش اسکیت استریت رانر متوسط 501M تسما (6)
راهنما
قصه صوتی کودکانه تکالیف مدرسه
پخشکننده صوت
برای حواندن قصه کودکانه اینجا کلیک کنید
برای کشیدن نقاشی کودکانه اینجا کلیک کنید
قصه صوتی کودکانه رویه و آستر
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه خارکن و موش و مار و طوطی
پخشکننده صوت
جغجغه 2 قلو 4000 کار و اندیشه (100)
راهنما
کامیون ولوو N12000 تارا (18)
راهنما

لگو آتش نشانی بزرگ 4031 بی تی (18)
راهنما
قصه صوتی کودکانه حسن کچل و پرهای سیمرغ
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه چولی قزک
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه ادم برفی که راه میره
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه چراغ قرمز
پخشکننده صوت
هفت تیر با لوازم روکارت 300121 اسپادان (54)
راهنما
کامیون عمو مایلر پاندا (12)
راهنما
پیکان وروجک خزلی (40)
راهنما
قصه صوتی کودکانه همسایه ها
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه کمک به همسایه ها
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه حواست کجاست میمون کوچولو؟
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه مهمون کوچولو
پخشکننده صوت
ست آشپزخانه کریستال بست(24)
راهنما

بیل مکانیکی آچار به دست زینگو (24)
راهنما
تاتی پوپت 3 عددی (108)
راهنما

قصه صوتی کودکانه تصمیم حنانه کوچولو
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه نمی خوام دوست ندارم
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه مهمانی بزرگ
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه یک راز برفی
پخشکننده صوت
سرویس سرآشپز روی دی (36)
راهنما
کلاش با لوازم روکارت وکیومی 300188 اسپادان (36)
راهنما
پراید سواری خزلی (40)
راهنما
قصه صوتی کودکانه مهمونی بهاری
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه ماجرای خونه بی بی
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه آماده کردن غذا
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه کی دلش یک توپ قرمز و قشنگ می خواهد؟
پخشکننده صوت
آفرود خزلی (24)
راهنما
کشاکش دو نفره 4001 بردیا (24)
راهنما
سه چرخه هارلی بی بی لند (1)
راهنما
قصه صوتی کودکانه قلی پسر بازیگوش
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه اتفاق عجیب
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه ننه موشی و دخترش
پخشکننده صوت
صوتی عیدی مخصوص
پخشکننده صوت
عروسک لاکچری خرگوشی (50)
راهنما
عروسک انگشتی حیوانات مزرعه (24)
راهنما

قصه صوتی کودکانه کی اول سلام می کنه؟
پخشکننده صوت
صوتی خواب مار زنگی
پخشکننده صوت
صوتی عروسک
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه عجیب و غریب
پخشکننده صوت
لودر سیبیلو P302 پرشین (24)
راهنما
ست آشپزخانه کریستال بست(24)
راهنما

کامیون خاکریز V_104 نیکو (12)
راهنما

صوتی پیراهن گل گلی
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه ساعتی که از کار افتاده بود
پخشکننده صوت
صوتی علی کوچولو و بلبل
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه آرزوی فصل پاییز
پخشکننده صوت
اسلایم 250 گرمی صدفی بازیکسو (60)
راهنما
دارت جعبه دار 12 اینچ 300255 اسپادان (48)
راهنما
صوتی غذای همسایه
پخشکننده صوت
صوتی عید واقعی
پخشکننده صوت
صوتی آشتی سروناز و سوسن
پخشکننده صوت
صوتی هاپیچی هاپیچی
پخشکننده صوت
آدمک نشکن صدادار 987/12 مدل 1 بی تی (96)
راهنما

ماشین بانی کار (1)
راهنما
چرخ خیاطی موزیکال 300102 اسپادان (24)
راهنما
صوتی مرغابی ابری
پخشکننده صوت
صوتی آرزوی ستاره دریایی
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه همه چیز سرجاشه
پخشکننده صوت
صوتی آرزوی ماهی کوچولو
پخشکننده صوت
کامیون عمو و قهرمان پاندا(12)
راهنما
ماشین فلزی تیبا اسپرت 1509S طاها (12)(144)
راهنما
کشاکش دو نفره 4001 بردیا (24)
راهنما
قصه صوتی کودکانه هر کاری وقتی داره
پخشکننده صوت
صوتی اشتباه درخت سیب
پخشکننده صوت
صوتی ابر و باد
پخشکننده صوت
صوتی می خواهم مهم باشم ب
پخشکننده صوت
تاتی پوپت 2 عددی (144)
راهنما
لگو شخصیت مارول بزرگ 851/4 بی تی (4)(48)
راهنما
برای کشیدن نقاشی کودکانه اینجا کلیک کنید
صوتی برگ قهوه ای کوچک
پخشکننده صوت
صوتی اشتباه علی رضا و شیما
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه بچه گربه دانا
پخشکننده صوت
صوتی مدادرنگی فصل ها
لگو نیسان سالار تبدیل شونده 830 بی تی (18)
راهنما
ماشین فلزی تیبا اسپرت 1509S طاها (12)(144)
راهنما
ماشین فلزی 206 پژو 1508 طاها (12) (144)
راهنما
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه اسب بالدار
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه هدیه به بابای مدرسه
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه اسب سیاه جاده ها
پخشکننده صوت
صوتی کشاورز کوچولو
اتو تک وکیومی 2020 دورا (36)
راهنما

تاتی پوپت 3 عددی (108)
راهنما

ست کارتخوان فروشگاهی بست(24)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی کفش دوزک جان تولدت مبارک
پخشکننده صوت
صوتی هوهوی جغد خاکستری
پخشکننده صوت
صوتی قهرمان واقعی
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه وزوزی
تارا تاکسی 180BF تسما (24)
راهنما
موبایل لمسی قصه گو تریتی (18)(72)
راهنما
آدمک نشکن صدادار 987/12 مدل 1 بی تی (96)
راهنما

پخشکننده صوت
صوتی مشکل جنگل سبز
پخشکننده صوت
صوتی ماجرای مهمونی
پخشکننده صوت
صوتی بوق بوق بازم بوق
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه کوله بار پاییز
ست اجاق گازو چرخ خرید 0203 دورا (6)
راهنما
ست آرایشی با دمپایی رو کارتی آتا (26)
راهنما
لگو سطلی 32 تکه لی لی توی (48)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی باغچه زیبا
پخشکننده صوت
صوتی جایزه مهشید کوچولو
پخشکننده صوت
صوتی کار خوب
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه رانندگی
عروسک جایزه دار شانسی پاتریک (12)
راهنما
ست ابزار ویالون بست (12)
راهنما
کامیون عمو مایلر پاندا (12)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی شیرینی خوشمزه
پخشکننده صوت
صوتی لانه گرم مورچه کوچولو
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه بابا بزرگ
پخشکننده صوت
صوتی کی به درخت بلوط آب داد؟
اسلایم 250 گرمی سه بعدی بازیکسو (60)
راهنما
اعداد فارسی روکارتی دوبادو مازینا(30)
راهنما
گیتار کوچک فانتزی 43 سانت ارمغان (36)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی اتل متل
پخشکننده صوت
صوتی آدم برفی غصه نخور
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه بابای مدرسه
پخشکننده صوت
صوتی پسر راستگو
ماشین فلزی بوگاتی 1518 طاها(12)(144)
راهنما
عروسک انگشتی حیوانات جنگل (24)
راهنما
پک کامیون و بیل کیوان 7 کوچک (24)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی بادکنک
پخشکننده صوت
صوتی با دوستامون قهر نکنیم
پخشکننده صوت
صوتی قصه عروسک پارچه ایی
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه قصه رنگی
کالسکه 151 ارابه پارچه (1)
راهنما
ست ساحلی همراه با ماشین 1/169 تسما (18)
راهنما
آتش نشانی کوچولو V_110 نیکو (24)
راهنما

پخشکننده صوت
صوتی وقتی که پاییز اومد
پخشکننده صوت
صوتی خودنویس پدر
پخشکننده صوت
صوتی سایه بزرگ
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه یه راه حل خیلی خوب
تاتی پوپت 2 عددی (144)
راهنما
ماشین فلزی ال نود 1503 طاها (12) (144)
راهنما
بازی کوکونات زینگو (12)
راهنما
پخشکننده صوت
صوتی نوبت خورشید
پخشکننده صوت
صوتی کلاغ باغ آلبالو
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه دکتر مهربون
پخشکننده صوت
قصه صوتی کودکانه خرگوش کجاست؟
اکسپرس وکیومی درج (48)
راهنما
قطار V_114 نیکو (12)
راهنما
تریلی بشکه بر ماتیا (24)
راهنما
پخشکننده صوت
پخشکننده صوت
امیر و عمه جون در یه روز قشنگ بهاری به گردش رفتن .اون روز به امیر خیلی خوش گذشت. تو رودخونه آب بازی کرد. تو دشت دنبال پروانه ها می دوید و خیلی خوشحال بود.
شب که به خونه برگشتن از خستگی زود خوابش گرفت.به عمه جون گفت : میای پیشم تا بخوابم .عمه جون گفت: من بیام پیشت ؟ چرا؟
کنار مادرم می خوابم. امیر گفت : آخه تنهایی می ترسم.هرشب عمه جون گفت: ترس؟ از چی می ترسی ؟
امیر گفت: از تاریکی و تنهایی عمه جون دست های امیر رو گرفت و برد اتاق .گفت خوب نگاه کن .
بعد برق اتاق رو خاموش کرد .اتاق تاریک شد.امیر دست عمه جون رو محکم گرفت.
عمه جون برق اتاق رو روشن کرد .گفت : ببین همون اتاقه ، با همون وسایل.از چی می ترسی؟
اگه ترسو باشی و بخوای همیشه وابسته مادرت باشی نمی تونی موفق بشی و به آرزوهات برسی.مگه نمی خوای خلبان بشی و پرواز کنی؟
پرواز آدم شجاع می خواد .
امیر گفت : دوست دارم شجاع بشم تا به آرزوهام برسم .چه کار کنم عمه جون؟
عمه جون لحاف خوشگل پر ستاره رو ، رو امیر کشید و گفت : بذار برات قصه کرم شجاع رو بگم .بعد خودت خوب فکر کن ببین چطور می تونی شجاع بشی.
امیر با خوشحالی گفت : آخ جون قصه بعد ساکت و آرام به قصه عمه جون گوش داد تا بدونه چطور میشه شجاع شد!
عمه جون گفت: یکی بود ، یکی نبود در یه باغ سر سبز قشنگ روی درخت توت بزرگی کرم کوچیکی زندگی می کرد.
هر روز که از خواب بیدار میشد میومد روی شاخه درخت می نشست و به باغ زیبای پر از گل های رنگارنگ و پرواز پروانه ها نگاه می کرد.بعد می گفت: کاش منم پروانه بودم تا روی گل های زیبا پر می زدم اما حیف بال ندارم.
بعد شروع می کرد به خوردن برگ های توت.اون قدر می خورد تا سیر میشد بعد می رفت تو خونه اش و می خوابید.
روزها گذشت و کرم کوچلو فقط می خورد و می خوابید و هر روز آرزو می کرد ای کاش پروانه بود.
یه روز که رو شاخه درخت مشغول خوردن برگ ها بود یه زنبور وز وز کنان اومد کنارش نشست.
کرم کوچلو گفت: خوش به حالت زنبور بال داری و هر جا دوست داری پرواز می کنی.من خسته شدم از بس یه جا نشستم زنبور گفت: برای رسیدن به آرزوها باید .کارم شده خوردن و خوابیدن.
تلاش کرد.تو یه جا نشستی و فقط آرزو می کنی .
کرم کوچلو گفت: چه کار کنم تا بتونم پرواز کنم؟
زنبور گفت : همه پروانه های زیبا روزی مثل تو یه کرم کوچلو بودن.اما برای پروانه شدن تلاش کردن.از خوردن و خوابیدن دست برداشتن و رفتن تو پیله خودشون .تا دور خودت پیله نبندی و مدتی رو تنهایی تحمل نکنی نمی تونی پروانه بشی.
کرم کوچلو با تعجب گفت : پیله؟
نه ! من از تنهایی و پیله می ترسم.
نمی تونم از دوستام جدا بشم.دلم می خواد بخورم و بخوابم و بازی کنم.
زنبور گفت: هر جور خودت دوست داری ولی رسیدن به آرزوها تلاش می خواد.
بعد بال زد و رفت روی گل های زیبای باغ. فردا صبح کرم کوچلو از خواب بیدار شد و اومد رو شاخه ی درخت و مشغول خوردن برگ ها بود که شاپرکی اومد کنارش نشست تا رفع خستگی کنه.
شاپرک گفت : سلام کرم کوچلو .
کرم کوچلو گفت : سلام شاپرک .خوش به حالت بال داری و پرواز می کنی و هرجا دوست داری میری .
شاپرک خندید گفت: کرم کوچلو تو هم می تونی پرواز کنی .مگه نمی دونی همه پروانه ها روزی کرم کوچیکی مثل تو بودن؟
فقط کافیه دست از تنبلی وخوردن برداری و مدتی بری تو پیله .بعد یه پروانه زیبا میشی و می تونی پرواز کنی.
کرم کوچلو گفت : من از تنهایی تو پیله می ترسم .
شاپرک گفت: اگر می خوای به آرزت برسی و پرواز کنی باید نترسی و مدتی در پیله تنها باشی.
شاپرک پر زد و رفت روی گل های قشنگ باغ و از اونجا فریاد زد کرم کوچلو نترس .به آرزوت فکر کن.
با رفتن شاپرک کرم کوچلو غمگین یه گوشه نشست و به فکر فرو رفت.
باید تصمیم خودشو می گرفت .یا برای همیشه کرم می موند و یا باید تلاش می کرد و ترس رو کنار میذاشت تا به آرزوش برسه.
همون روز تصمیم آخر رو گرفت و آماده شد برای رفتن به پیله .
شروع کرد دور خودش پیله تنیدن.
بالاخره کارش تموم شد و کرم کوچلو رفت تو پیله اش .
روزها گذشت و بعد مدتی کرم کوچلو با پاهاش پیله رو شکافت و ازش بیرون اومد.حالا دیگه دو بال قشنگ داشت و دیگه کرم نبود .یه پروانه زیبا شده بود.پر زد و رفت روی گل های رنگا رنگ باغ.
کنار جویباری که زیر درخت توت جاری بود تصویر خودشو در آب دید.کرم کوچلو به آرزوش رسیده بود .حالا پروانه زیبایی بود و هر جا که دوست داشت پرواز می کرد.
عمه جون به امیر گفت: اینم قصه کرم کوچلوی شجاع .تا وقتی بترسی در هیچ
کاری موفق نمیشی.آرزوهات برسی باید نترسی . امیر جانم اگه می خوای بزرگ بشی و به
حرفای عمه جون فکر کرد. امیر چشماشو بست و به کرم کوچلو و بعد گفت : عمه جون من می خوام مثل کرم کوچلو شجاع بشم و به آرزوهام برسم.
دیگه نمی ترسم و جدا می خوابم .شما برین اتاق خودتون.
از اون شب به بعد دیگه امیر از چیزی نترسید و شب ها تو اتاق خودش تنها خوابید .
پخشکننده صوت
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود. گربه تپله آروم و قرار نداشت. صدای ناله اش انقدر زیاد بود که دل موش موشی رو به درد آورده بود. گربه : میووو به دادم برسید مییووووو مردم به دادم برسید! موش موشی لابلای علفا دنبال غذا میگشت که متوجه این صدا شد. از زیر علفا بیرون اومد اطرافش رو خوب نگاه کرد. گربه تپله رو از صداش شناخت و با خودش گفت شاید کلکی تو کاره و …
پخشکننده صوت
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود. گربه تپله آروم و قرار نداشت. صدای ناله اش انقدر زیاد بود که دل موش موشی رو به درد آورده بود. گربه : میووو به دادم برسید مییووووو مردم به دادم برسید! موش موشی لابلای علفا دنبال غذا میگشت که متوجه این صدا شد. از زیر علفا بیرون اومد اطرافش رو خوب نگاه کرد. گربه تپله رو از صداش شناخت و با خودش گفت شاید کلکی تو کاره و …
جرثقیل آچار به دست زینگو (24)
راهنما
اسلایم 250گرمی کهکشانی بازیکسو (60)
راهنما
پخشکننده صوت
یکی بود یکی نبود.
توی یه جنگل سرسبز و زیبا، همه ی حیوونای جنگل با صلح و صفا زندگی می کردند.
حیوونای جنگل علاوه بر اینکه با هم آشتی بودند به همدیگه توی سختی ها کمک می کردند .اونا صبح ها دنبال کارهای خودشون می رفتند و شبها وسط جنگل دور هم جمع می شدند و می گفتند و می خندیدند.
یه شب که مثل هر شب حیوونای جنگل دور هم جمع شدند ماری که یک مار کوچولو بود ، گفت : موشی کجا رفت ؟ همین الان اینجا دیدمش.
همه ی حیوونای جنگل به اطراف نگاه کردند. ماری راست می گفت . انگار موشی غیب شده بود.
ماری گفت : من میرم دم در لونه ی موشی تا ببینم چرا زود رفت .
وقتی ماری به دم در لونه ی موشی رسید ، مادری در زد .
تق تق تق تق تق تق تق
موشی مسواک به دست در لونه شو باز کرد .
ماری با تعجب پرسید : موشی ! چرا اینقدر زود رفتی ؟
موشی با اشاره ماری رو متوجه کرد که داره مسواک می زنه و هر وقت مسواک زدنش تموم شد جواب سوالشو میده .
بعد از چند دقیقه مسواک زدن موشی تموم شد و گفت : من از امشب می خوام سر ساعت بخوابم . پس زود اومدم لونه تا مسواک بزنم و بخوابم. از امشب می خوام یه موش تمیز و منظم باشم .
ماری لبخندی زد و گفت : آفرین موشی !
بعد ماری به جمع حیوونای جنگل برگشت و موشی هم به تختخواب رفت تا سر ساعت بخوابه .
پخشکننده صوت
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، کرکس ، خلبان بود.
خلبان کرکس هرروز همه ی حیوونای جنگل رو سوار هواپیما می کرد و سالم به مقصد می رسوند.
همه ی حیوونای جنگل خلبان کرکس و هواپیماشو دوست داشتند و وقتی سوار هواپیمای خلبان کرکس می شدند حسابی بهشون خوش می گذشت .
یه روز که مثل هر روز خلبان کرکس، قبل از پرواز ، هواپیما رو چک کرد و مسافران هم منتظر پرواز بودند ناگهان خلبان کرکس متوجه شد یکی از بال های هواپیما کار نمی کنه و هر چقدر سعی کرد تا بال هواپیما درست بشه ، نشد.
خلبان کرکس از هواپیما پیاده شد و به مسافران گفت
(( با عرض معذرت یکی از بال های هواپیما دچار نقص فنی شده و متاسفانه پرواز امروز کنسل میشه . فردا در خدمت شما هستم .))
مسافران با ناراحتی از خلبان کرکس خداحافظی کردند و به خونه برگشتند.
همون روز خلبان کرکس ، بال هواپیما رو تعمیر کرد.
فردای اون روز مسافران با خوشحالی در هواپیمای خلبان کرکس نشستند و خلبان کرکس پرواز رو آغاز کرد .
پخشکننده صوت
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، کلاغ سیاه ، پلیس بود.
کلاغ پلیس هرروز توی اداره پلیس حاضر می شد.
یه روز کبوتر خان با نگرانی وارد اداره پلیس شد.
کلاغ پلیس گفت (( سلام کبوتر ! چی شده؟))
کبوتر خان با نگرانی جواب داد
(( سلام کلاغ سیاه! دیشب خونه مو دزد زد ))
کلاغ پلیس پرسید (( دیشب خونه نبودی ؟))
کبوتر خان جواب داد(( نه . دیشب با خانواده ، جشن عروسی دعوت بودن و وقتی برگشتیم دیدیم خونه مون ریخت و پاش شده و همه وسایل بهم ریخته اند و طلاهای همسرم هم دزدیدند ))
کلاغ پلیس برگه ای رو به دست کبوتر خان داد و گفت (( این فرم و پر کن ))کبوتر خان برگه رو از دست کلاغ پلیس گرفت و پر کرد.
کلاغ پلیس گفت (( نگران نباشید. به زودی دزدو پیدا می کنیم))
کبوتر خان تشکر کرد و از اداره پلیس بیرون رفت.
چند روز بعد کلاغ پلیس با کبوتر خان تماس گرفت و خبر از پیدا شدن دزد خونه اش داد.
کبوتر خان با خوشحالی گفت(( خوش خبر باشی کلاغ پلیس! چطوری پیداش کردید؟ ))
کلاغ پلیس جواب داد (( از وقتی دزدی خونه تو اعلام کردی ، نگهبان شب اطراف خونه ات گذاشتم تا نگهبانی بده و دزد رو پیدا کنه . حدسمون درست بود. روباه مکار برمی گرده تا از خونه های اطراف خونه ات دزدی کنه و نگهبان شب دستگیرش می کنه ))
کبوتر خان دوباره از کلاغ پلیس تشکر کرد و برای کلاغ پلیس دعا کرد.
پخشکننده صوت
روزی روزگاری توی یه جنگل سرسبز و زیبا، مار ، قاضی بود.
همه ی حیوونای جنگل از قضاوت قاضی مار راضی بودند .
روزی که دادگاه سوسکی برگزار شد و وکیل عنکبوت هم وکالت سوسکی رو برعهده گرفته بود، قاضی مار روی صندلی قضاوت نشسته بود.
وقتی جلسه ی دادگاه با حضور سوسکی و همسایه ها و وکیل عنکبوت شروع شد و وکیل عنکبوت به قاضی مار علت اختلاف سوسکی با همسایه ها رو توضیح داد و سوسکی و همسایه ها هم توضیح دادند چه اتفاقی افتاده ، قاضی مار گلویش را صاف کرد و گفت
(( خب صحبتها رو شنیدم و پرونده هم مطالعه کردم . جلسه ی بعد رای دادگاه رو اعلام می کنم ))
منشی قاضی مار اعلام کرد
(( هفته ی آینده همین ساعت رای دادگاه اعلام میشه .))
وقتی هفته ی بعد از راه رسید و سوسکی و همسایه ها و وکیل عنکبوت در جلسه دادگاه حاضر شدند ، قاضی مار گفت
(( با توجه به اینکه هر دو طرفین دعوا مقصر هستند و همسایه ها با وجود چندین بار تذکر از سمت سوسکی بیشترین تقصیر رو بر گردن دارند ،اعلام می کنم همسایه ها مراعات کنند و سروصدا نکنند در غیر اینصورت اگر مراعات صورت نگیرد و دوباره کتک کاری و اذیت و آزار رخ بدهد مجازات در نظر می گیرم .ختم جلسه ))
وقتی همه از دادگاه بیرون رفتند ،همسایه ها از سوسکی عذرخواهی کردند و سوسکی هم از همسایه ها عذرخواهی کرد .
تلفن کیتی سلفونی 300380 اسپادان (72)
راهنما
چادر فنری کوچک معمولی فراز (10)
راهنما
ست آشپزخانه 6تکه 9900 دورا (6)
راهنما